سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عشق، پر. عاطفه، پر. هر که بسیجی تر پر …

بسیجی

باز، پر …

چلچله، پر …

باز در بازی، پر … هرکه، که دارد پر، پر! …

شهرمان خاک شده … خرمنمان خاکستر …

نخل، پر … مزرعه، پر … روح شقایق، پرپر! …

گفت بابا دم در وقت سفر بر مادر: …

جز حدیث سفر و آتش و خون …

هر حدیث دگر و هر سخن دیگر، پر! …

رود، پر … بازی، پر …

وقت رفتن شده و زورق من سنگین است …

میروم بار به دریا فکنم، لنگر، پر! …

صد نفر، نخل شده بی سر و صد تن مانده …

باغ، اسطوره شده، هرکه، که دارد سر، پر! …

بچه‌ها باز بر این نقطه گذارید انگشت: …

عشق، پر. عاطفه، پر. هر که بسیجی‌تر پر …



کلمات کلیدی :

به نام عشق

به نام عشق

حضرت فاطمه زهرا(س)

همین که دست قلم در دوات می لرزد
به یاد مهر تو چشم فرات می لرزد

نهفته راز «اذا زلزلت» به چشمانت
اگر اشاره کنی کائنات می لرزد

«هزار نکته باریک تر ز مو اینجاست»
بدون عشق تو بی شک صراط می لرزد

مگر که خار به چشمان خضر خود دیدی
که در نگاه تو آب حیات می لرزد

تو را به کوثر و تطهیر و نور گریه مکن
که آیه آیه تن محکمات می لرزد

کنون نهاده علی سر، به روی شانه در
و روی گونه او خاطرات می لرزد

غزل تمام نشد، چند کوچه بالاتر
میان مشک سواری فرات می لرزد

سپس سوار می افتد، تو می رسی از راه
که روضه خوان شوی اما صدات می لرزد
***
وعصر جمعه کنار ضریح روی لبم
به جای شعر، دعای سمات می لرزد

سیدحمیدرضا برقعی



کلمات کلیدی :

یا حبیب الباکین

بسم الله الرحمن الرحیم

در زمانیکه زمان یاد ندارد چه زمان *** و مکانیکه مکان یاد ندارد چه مکان
دل من در پی یک واژ? بی خاتمه بود *** اولین واژه که آمد به نظر فاطمه (س) بود

حضرت فاطمه زهرا(س)

یا حبیب الباکین

دارد دل و دین می برد از شهر شمیمی
افتاده نخ چادر او دست نسیمی

تسبیح دلم پاره شد آن دم که شنیدم
با دست خودش داده اناری به یتیمی

حتی اثر وضعی تسبیح و دعا را
بخشیده به همسایه، چه قرآن کریمی

در خانه زهرا همه معراج نشینند
آنجا که به جز چادر او نیست گلیمی

ای کاش در این بیت بسوزم که شنیدم
می سوخت حریم دل مولا چه حریمی

آتش مزن آتش در و دیوار دلش را
جز فاطمه در قلب علی نیست مقیمی

حالا نکند پنجره را وا بگذاریم
پرپر شود آن لاله زخمی به نسیمی

سیدحمیدرضا برقعی



کلمات کلیدی :

الهی همسریم گئتدی الیمدن

حضرت فاطمه زهرا(س)

الهی همسریم گئتدی الیمدن
یارالی دلبریم گئتدی الیمدن


الهی دلبر زخمی ام رفت از دستم
 خدایا همسرم رفت از دستم


علینون فاطمه بال وپریدی   
یخیلدی شهپریم گئتدی الیمدن

برای علی ، فاطمه بال و پر بود
بال و پرم شکست و رفت از دستم

صفای منزلیم،چشم وچراغیم
گل پیغمبریم گئتدی الیمدن


ائویم روشن اولاردی طلعتوندن
ایشیقلی اختریم گئتدی الیمدن

سیلن گوز یاشیمی غملی یوزومدن
   
نئدیم غم پروریم گئتدی الیمدن

ساق اولسیدی گوزوم یاشین سیلردی
سیلن اشک تریم گئتدی الیمدن



کلمات کلیدی :

ابریست کوچه کوچه، دل من

حضرت فاطمه زهرا(س)

ابریست کوچه کوچه، دل من ـ خدا کند
نم نم، غزل ببارد و توفان به پا کند

حسّی غریب در قلَمَم بغض کرده است
چیزی نمانده پشت غزل را دوتا کند

مضمون داغ و واژه و مقتل بیاورید
شاید که بغض شعر مرا گریه وا کند

با واژه های از رمق افتاده آمدم
می خواست این غزل به شما اقتدا کند

حالا اجازه هست شما را از این به بعد
این شعر سینه سوخته، مادر صدا کند؟

مادر! دوباره کودک بی تاب قصه ات ...
تا اینکه لای لای تو با او چها کند

یادش بخیر مادرم از کودکی مرا
می برد تکیه تکیه که نذر شما کند

یادم نمی رود که مرا فاطمیه ها
می برد با حسین شما آشنا کند

در کوچه های سینه زنی نوحه خوان شدم
تا داغ سینه ی تو مرا مبتلا کند

مادر! دوباره زخم شما را سروده ام
باید غزل دوباره به عهدش وفا کند:

یک شهر، خشم و کینه، در آن کوچه – مانده بود
دست تو را چگونه ز مولا جدا کند

باور نمی کنم که رمق داشت دست تو
مجبور شد که دست علی را رها کند...

تو روی خاک بودی و درگیر خار بود
چشمی که خاک را به نظر کیمیا کند

نفرین نکن، اجازه بده اشک دیده ات
این خاک معصیت زده را کربلا کند

زخمی که تو نشان علی هم نداده ای
چیزی نمانده سر به روی نیزه وا کند

باید شبانه داغ علی را به خاک برد
نگذار روز، راز تو را برملا کند...

گفتند فاطمیه کدام است؟ کوچه چیست؟
افسانه باشد این همه؛ گفتم خدا کند


با بغض، مردی آمد از این کوچه ها گذشت
می رفت تا برای ظهورش دعا کند

از کوچه ها گذشت ... و باران شروع شد
پایان شعر بود که توفان شروع شد



کلمات کلیدی :
<      1   2   3   4   5   >>   >
زیارتنامه حضرت زهرا سلام الله علیها جهت دریافت کد کلیک کنید